وقتی دل سودایی ميرفت به بستانها                      بی خویشتنم کردی، بوی  گل و ریحانها

گه نعره زدی بلبل، گه جامه دریدی  گل                  تا   یاد    تو    افتادم، از   ياد   برفت    آنها

ای مهر  تو در دلها، وی  مهر  تو  بر  لبها               وی شور تو در سرها، وی سر تو در جانها

تا عهد تو دربستم، عهد همه  بشکستم                بعد از  تو  روا   باشد،  نقض  همه  پیمانها

تا خار غم  عشقت  آویخته در  دامن                             کوته نظری  باشد، رفتن به  گلستانها

ده اشتباه كه به مغز شما آسيب ميزند
از پروفسور مجید سميعي

1.نخوردن صبحانه
كسانی كه صبحانه نمی‌خورند قند خونشان به سطح پائین تری افت می‌كند. این امر باعث تامین نامناسب مواد غذائی برای مغز و در نتیجه افت فعالیت مغزی می‌شود.

2. پرخوری
این امر باعث تصلب شرائین (سختی دیواره رگهای) مغز شده و منجر به كاهش قدرت ذهنی می‌شود.

3- دخانیات
این امر باعث كوچك شدن چند برابری مغز و منجر به آلزایمر می‌شود.

4. استفاده زیاد قند و شكر
استفاده زیاد قند و شكر جذب پروتئین و مواد غذائی را متوقف می‌كند و منجر به سوء تغذیه و احتمالا اختلال در رشد مغزی خواهد شد

5. آلودگی هوا
مغز بزرگترین مصرف كننده اكسیژن در بدن ماست. دمیدن هوای آلوده باعث كاهش اكسیژن تامینی مغز شده و منجر به كاهش كارآیی مغز می‌شود.

6. كمبود خواب
خواب به مغزمان اجازه استراحت می‌دهد. دوره طولانی كاهش خواب منجر به شتاب گیری مرگ سلولهای مغزی خواهد شد.

7. پوشاندن سر به هنگام خواب
خوابیدن با سر پوشیده باعث افزایش تجمع دی اكسید كربن و كاهش تجمع اكسیژن شده و منجر به تأثیرات مخرب مغزی خواهد شد.

8.كار كشیدن از مغزتان در هنگام بیماری
كار سخت یا مطالعه در زمان بیماری ممكن است منجر به كاهش كارآئی مغز و در نتیجه صدمه مغزی شود

9.كاهش افكار مثبت
فكر كردن بهترین راه برای تمرین دادن به مغزمان است. كاهش افكار مثبت مغزی ممكن است باعث كوچك شدن مغز شود.

10.كم حرفی
مكالمات انتزاعی منجر به رشد كارآئی مغز خواهد شد.

ساعت 9 شب چهارشنبه 13 شهریور 92 اولین باری است که سر عمل جراحی اعصاب حضور پیدا کردم به عنوان ابزرور . بیمار خانمی است میانسال که به منظور تخلیه خونریزی و لخته های ان جمجمه اش باز شد (به اصطلاح کرانیوتومی)

چند نکته که برای بار اول جالب بود :

اول ابزارها و روش  برش قفسه استخوانی جمجمه که بدین شرح است :پس از برداشتن پوست  سوراخهایی به قطر حدود 5/1 ساتیمتر با ابزاری شبیه دریل به نام برهول ایجاد می کنند و سپس فاصله بین انها با ابزاری شبیه گازانبر به نام گوژ کم کم برداشته می شود تا در نهایت تکه جمجمه جدا شود. البته سوراخهای ریزی هم در حاشیه دو لبه استخوانی ایجاد می کنند که در انتها که تکه استخوان سر جایش قرار گرفت با نخ دوخته شود.

سپس به پرده های معروف جمجمه می رسیم که مننژ نام دارد و بعد ماده نرم مغز که قوامی شبیه به کره دارد و به خاطر نرمی ان خون براحتی در ان جا باز میکند.

نکته جالب این است که در کرانیوتومی وقتی فشار جمجمه برداشته شد بر اثر کار قلب مغز ضرباندار می شود و کل قسمت عریان شده با هر ضربان قلب می تپد و حیات را در ان احساس می کنی.

خونریزی و لخته ها با دستگاه مکش تخلیه شده و پس از اطمینان از عدم خونریزی مجدد لایه ها به ترتیب گذاشته شده و در نهایت پوست دوخته شد. اکنون پس از چند روز حال بیمار رضایت بخش است.    

دیروقتی است که نتونستم بیام سر بزنم مشغولیات ثبت نام زیاد بود.

بالاخره زندگی کاملا جدیدو شروع کردم محیط نو و کار نو و همکاران و دوستان نو و مشکلات و سرگرمی های نو.  کار ما حفاظت از مغز و نخاع هست که با وجود نرمی  و شکننده بودن فرمانده بدن هست. و در موردش به مرور بیشتر می نویسم .

بیماران زیادی داریم با امورات زیاد و سنگین .در شبانه روز بیش از سه چهار ساعت فرصت خواب نداریم الان که مینویسم سه روز و نیمه که تو بیمارستانم و نتونستم خونه برم! دیشب نرسیدم شام بخورم. ولی در کل شیرینی و مشغولیاتی که داره باعث میشه سنگینیشو تحمل کنی البته امیدوارم بعد ها نظرم عوض نشه.

بیشترین بیماران مربوط به نخاع هستند. اینهمه بیمارو که میبینم برای همه ارزوی سلامتی میکنم.     

يه نكته جالب

اگه به سالها قبل برگرديم ميرسيم به زمان دبيرستان و سال كنكور سراسري دو مرحله ايمون  

يادش به خير اون سال از كلاس و دبيرستان ما سه نفر پزشكي قبول شديم و هر سه يه دانشگاه يعني باز هم همكلاسي شديم.

اون دو نفر از من زرنگتر بودند و چند سال بعد از فارغ التحصيلي تخصص قبول شدند و حالا من بعد از سالها.

اما  اينجاي داستان جالبه بدون اينكه بينمون هماهنگي خاصي باشه هر سه وارد فيلد مغز شديم :

يكي شد اعصاب و روان.

يكي شد بيماريهاي اعصاب.

يكي داره ميشه جراح اعصاب.

انتخاب رشته بنده در آزمون دستياري چهلم .

اميدوارم قسمت همه پزشكاني كه دوست دارند بشه .   

چاقی شایعترین بیماری متابولیک در سطح جهان است و در تمام ممالک به وفور یافت می شود  . در دهه های اخیر نسبت افراد دارای وزن غیر طبیعی در سطح جوامع به شدت رو به افزایش بوده است بطوری که آمارها می گویند در سی سال اخیر جمعیت مبتلایان 120درصد افزایش یافته است. اینگونه  ازدیاد وزن در جمعیت عمومی به دلایل متعددی اتفاق افتاده که اهم آن عبارتند از: تغییر عادات غذایی، استفاده مفرط از چربیها، رواج پرخوری، کاهش مصرف میوه و سبزی، زندگی ماشینی و کم تحرکی و...

اضافه وزن در جمعیت عمومی تا 15 درصد کل بودجه بخش بهداشت را مستقیما صرف می کند. علاوه بر آن تا چندین برابر، هزینه غیرمستقیم و نیز هزینه های پنهان تخمین ناپذیری را بر جامعه تحمیل می کند. چاقی پدیدآورنده عوارضی چون بیماریهای قلبی، فشارخون بالا، بیماریهای چشم و اعصاب و کلیه و ... می باشد و در انتها مقصر و مسئول 9 درصد کل مرگ و میر در جهان است. از نظر اجتماعی انسان چاق در انجام کارها و امور روزمره کندتر است. حداقل دو میلیون نفر در کشور ما دانسته یا ندانسته گرفتار این مصیبتند.

 تشخیص اضافه وزن بر اساس شاخص نمایه توده بدنی (Body Mass Index) صورت می گیرد و شما میتوانید براحتی برای خود محاسبه کنید که عبارت است از وزن تقسیم بر قد و  دوباره تقسیم بر قد. وزن بر اساس کیلوگرم و قد بر اساس متر سنجیده میشود مثلاBMI  شخصی با وزن 70 کیلوگرم و قد 170 سانتیمتر عبارت است از:70 تقسیم بر 7/1 و دوباره تقسیم بر 7/1 که می شود 27.

تفسیرBMI  اینگونه است: کمتر از 5/18 لاغر.   5/18 تا 25 نرمال.   25 تا 30 اضافه وزن.   30 تا 35 چاقی درجه خفیف.   35 تا 40 چاقی درجه متوسط.   40 تا 45 چاقی درجه شدید. BMI در مثال بالا در گروه اضافه وزن قرار دارد.     

پس از اینکه متوجه شدید از نظر وزن در کدام گروه قرار دارید با یک عمل ریاضی ساده پی خواهید برد برای رسیدن به یک وزن متناسب با قد فعلیتان چه تغییری باید در وزن خود ایجاد کنید. کافی است BMI  مطلوب را که حدود 23 می باشد دو بار در قد ضرب کنید مثلا در نمونه بالا وزن ایده ال برای قد 170 سانتیمتر عبارت است از 23 ضربدر 7/1 و دوباره ضربدر 7/1 که می شود 67 کیلوگرم و چون وزن فعلی در مثال بالا 70 کیلوگرم است بهتر است چنین شخصی  3 کیلوگرم از راههای رژیم غذایی و فعالیت بدنی  وزن خود را کم کند. موفق باشید. 

                                                                                                                                                          سيگاريهاي عهد قديم بايد يادشون باشه كه سيگارشونو اگر مرتب پك نميزدند و بين كار تاخير بوجود مي امد خاموش ميشد. در واقع اين خاصيت كاغذ سيگار و توتونه كه به خودي خود نميسوزه و نياز به نفس داره.

اما در عصر جديد به مدد دانشمندان! با انواع روشها مشكل حل شده كه به يك مورد اشاره ميكنم : اگه به يك نخ سيگار با دقت نگاه كنيد دور كاغذ ان خطوطي به شكل دايره با فاصله منظم مي بينيد.اين دواير از جنس مواد اتش زا مثل گوگرد است و به محض اينكه حرارت به انها مي رسد اتش گرفته بطوري كه گاه در نگاه هم درخشان مي شوند و باعث ميشود سيگار بدون پك زدن هم روشن بماند. ملاحظه مي كنيد كه مشكل حل شده ولي عوارض سوختن اين مواد هم به مضرات بيشمار مواد دخاني اضافه شده است.

ضمنا يك رديف سوراخهاي ريز دايره وار در قسمت فيلتر بعضي سيگارها مي بينيد كه جهت ورود مقداري هواي بي دود به نفس هست.البته اين موضوع را بعضي سيگاري ها نميدانند و در هنگام نگه داشتن سيگار انگشتانشونو روي اين سوراخها گذاشته و بسته ميشود.          

pe the text here

پنج شنبه 16/3/1392 ساعت 8 شب.

بعد از رسيدن از يه مسافرت جالب دوستي كه ازش ممنونم بهم تلفن كرد و با حرارت يه خبري رو داد و سري به وب زدم و... :

از شدت شادي و شعف دستهايم توانايي تايپ نداره

اين لحظه استثنايي رو نمي توانم توصيف كنم

افسوس كه تنهايم كاش همه خانواده ،همه فاميل ،دوستان ،شما ،زوج اينده ام ،همه ايران الان در كنارم بودند

نميدونم كدام جمله را در وصف حالم بنگارم اصلا كار يك جمله نيست بايد براي هر ثانيه اش كتابي نوشت

نميدونم بخندم يا بگريم يا فرياد بزنم يا فقط چشمامو روي هم بذارم و تبسم كنم تو حال خودم باشم

 چقدر من زيبا شده ام

الانه كه از شدت فشار دروني پوستم بتركه دارم منفجر ميشم 

  كاش ازاد بوديم و ميرفتم بيرون و مستانه داد ميزدم فرياد مي كشيدم ميدويدم به همه حالي ميكردم 

من تو زمين جام نيست نياز به فضا دارم مي خوام پرواز كنم فكر كنم يه جاي ديگه تو كهكشانها برام اماده شده

حال خوشي  دارم خوش خوش خوش خوش . حالا معني حال رو مي فهمم

خدايا ممنونتم از همه ممنونم از اونايي كه تو اين چند سال تحملم كردن .تحمل كردن غرزدنامو نق زدنامو عصبانيتامو .همه جوره منو تو اسايش قرار دادن كه به كارم برسم ،مادرم و پدرم از همه بيشتر . حالا چطوري با چه زباني سپاسگزاري كنم چي بگم چجوري بگم چندبار ببوسمشون .از خواهرام برادرام و همسراشون همه ممنونم. از م و همه فاميل ممنونم.از همه دوستان ممنونم .از خيلي از همكاران ممنونم .از هر شخصي كه بهم كمك كرد ممنونم . از خودم ممنونم .اينو هم بايد بگم كه بعضي همكاران سنگ جلوي پام انداختن ولي نتونستن و الان شكستشون دادم .اصلا نرمال نيستند و توي دلم الان خيلي حرفا بهشون ميگم ولي نمي نويسم تا خاطر شما غمگين نشه . ولي اينو بدونن كه الان نوبت منه و براي هميشه برن پارك كنن و من برم رو بسوي يه زندگي جديد   

خدايا هنوز به هيچكس نگفتم .اول به كي بگم بعد به كي بگم   

 من تونستم من موفق شدم من كوه دستياري رو جابجا كردم من به ارزوم رسيدم دقيقا به ارزوم يك قدم نه اونورش نه اينورش .حقمه چون خيلي براش زحمت كشيدم خيلي هزينه كردم  از خيلي چيزا گذشتم داستان من يه رمان پرصفحه است اگه بتونم براتون خواهم نوشت خيلي طولانيه تا حالا نظيرشو مطمئنم نديدين و نشنيدين  استثناييه .داستان اراده و تصميم و انجام است اراده در حد لج و چسبيدن.  در يك جمله حكايت خواستن توانستن است ! 

نميدونين با چه حالي اين نوشته رو تايپ كردم اميدوارم شما هم شاد باشيد.ببخشيد اگه شما حال خوبي نداريد اين مراحل ياس رو منم چندين بار داشتم ولي ننشستم و ادامه دادم شما هم ميتونيد. با اطمينان ميگم.

اي خداااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا